آیدا میگه مهسا میخواد از تو یه دختر بسازه..! بچها میگن مهسا انرژی مردانه تورو نابود میکنه بهش گوش نده..! ولی من به حرفشون نمیخوام گوش بدم.. اون و نگارو دوس دارم..
مهسا هم تایید کرده بود که آره زهرا لاس میزنه بات.. اما خب به نحوی ترسیده..؟ شاید بین چیز هایی که گفتم..
دیشب نگار کیک درست کرده بود.. بعد شیرکاکائو ام گرفته بود و رفتیم پشت خوابگاه بهم داد خوردم :) خیلی بامزه بود و واقعا احساس خوبی بهم داد.. هر چند کلی اذیتمم کردن..! نگار شخصیتش خیلی جالبه.. قبلا وقتی با سارا حرف میزدم دلم میخواست به سن اون برسم.. اون موقع اون 28 سالش بود.. الان نگار 28 سالشه.. به خودشم گفتم که از چند سال پیش حس میکنم این سن تو سن خیلی جالبی باید باشه.. انگار یه پختگی و وزن خاصی توش هست..
پ.ن: گفتن که پستات درباره دختره همش..! فکر میکنم که خب درباره دوستامه.. یا کراشام..! یا چیزایی که برام هیجان انگیز یا ریسکی ان.. نمیدونم.. به هر صورت اینا یه بخشای جالبی از مغزمو تحریک میکنن.. به خاطر همین مینویسمشون.. شاید اسم اینجا رو باید بذارم نیما و دختر های زندگیش..!