یه اصطلاحی بود که فک میکردم خنده دار باشه اگه بخوام بگم من این مشکلو دارم.. یا اینکه لوس بازی باشه.. یا فنسی طور و چیزی تو این مایه ها.. ولی خب امروز که HIMYM دوست داشتنی و آموزنده رو میدیدم، دیدم به مارشال گفتن تو Mother Issues داری.. و کنجکاو شدم بدونم خب این واقعا یعنی چی..؟ و من تو ذهنم بود که خب من رابطه ام با مامانم بد نبوده.. ولی کاشف به عمل اومد که لازم نیست حتما مشکلت با مامانت بوده باشه.. شرایط من هم میتونه باعثش شده باشه.. و دیدم که لیترالی همه ی ویژگی های کسی که مامی ایشوز داره رو دارم..! یعنی انگار رفتار خودم بود.. چه اون موقعی که ازشون فرار میکردم تو کارشناسی.. چه الانی که میخوام فرار نکنم و ارتباط داشته باشم ولی خیلی متفاوت با اون چیزی که میخوام پیش میره.. مهسا ام اشاره کرده بود که احتمالا یه چیزیه مربوط به بچگیت.. و خب فکر میکردم بخواد اینو بگه ولی جدی نگرفتم.. اما الان میبینم که درست میگفته..! و خب چیزی هست که باید روش کار کنم.. و امیدوارم که بتونم کنترل و درستش کنم..!

پ.ن: بهش که فکر میکنم نشونه های این مساله.. خیلی چیز ها رو روشن میکنه درباره من.. خیلی سوالات رو میتونه جواب بده.. اینکه من نسبت به خودم سخت گیر بودم همیشه.. یا نیاز به تایید گرفتنی که هر چقدرم بخوام انکارش کنم نمیشه و بالاخره در من هست.. یا اینکه از دخترای بزرگ تر از خودم همیشه خوشم اومده..