جاست فرند

اینهمه گفت و گفت که به این برسه که جاست فرندای خیلی خیلی اوپن مایندی باشیم که بعضی وقتا با هم آره..! که وابسته نشیم.. که لذت ببریم.. میخواستم بش بگم کاش اینو از اول میگفتی که ارزشتو میفهمیدم چقدره.. ولی خب بدم نیس.. کمکم میکنه یاد بگیرم محکم تر باشم.. و دیگه به هیچ احمقی اهمیت ندم.. بخاطر همین با اینکه اولش قصد داشتم برینم بش ولی بعد قبول کردم.. به این داستان به عنوان یه چیزی که منو قوی تر میکنه بش نگاه میکنم.. به اونم به عنوان یه.. نمیدونم.. نمیخوام روش اسم بذارم.. میدونی..؟

گیک

اقا من گیکم درست.. واقعا با آدما و جای شلوغ و پارتی و لاشی بازی و بمال بمال و این داستانا حال نمیکنم.. با آدم پرحرف و کصگو حال نمیکنم.. با آدم جنده حال نمیکنم.. با آدم سیمپ حال نمیکنم.. با بچه مچه حال نمیکنم.. از سوال بی جواب بدم میاد.. از مرض داشتن و کرم ریختن بدم میاد.. از آدمی که آیکیوش کمه بدم میاد.. از آدمی که جلو دهنشو تو حالت عادی نمیتونه بگیره بدم میاد.. از آدم کصنمک بدم میاد.. از آدمی که با هورموناش و با کص و کیرش فک میکنه بدم میاد.. از آدمی که همش داره میلیسه یا لنگاشو داده بالا بدم میاد.. از آدمی که به هر سگی میرسه سلام علیک میکنه باش بدم میاد.. از آدم وقیح بدم میاد..

از کسی خوشم میاد که عین آدم به کارش برسه.. به رشدش برسه.. جای کصشر گفتن اگه کار بهتری نداره حداقل خفه باشه.. جای اینکه هی کراش کیری بزنه رو هر خری که تو فیلمای کصشر پورن طوری میبینه یه چیز خوب ببینه و به کمپوزیشنش، رنگش، نورش، داستانش توجه کنه.. خیلی از کامپیوتر سر در بیاره..! اقا گیکی چیزی باشه :)

سمی

مصداق بارز رابطه ی سمی بود.. حتی بعد از تموم شدنش.. اون اوایل واقعا حالم خوب بود.. تا وقتی اون روی مسخره شو نشون داد.. همون موقع تو یکی از اون چهار بار باید محکم می بودم و دکمه شو زده بودم.. گرچه نمیدونستم که دیگه تا ایییین حد میخواد پیش بره :/ تقصیر منه که مدارا میکنم با اینا..

اسپنک

وای خدایا دیگه بسمه.. اخه به من چه که تو واسه عشق جونت لخت شدی و اسپنکت کرده.. چه انتظاری از من داری..؟ منظورت چیه..؟ دیگه هیچ جوابی من نمیدم به این اشغال.. اعصابمو روحمو داغون کرده.. چرا انقد این احمقه.. چرا انقد بچس.. چرا انقد اذیت میکنه.. چرا انقد این نسل هشتادی کصخلن..؟ بکش بیرون روانی.. تقصیر منه که انقد به این بشر رو دادم.. جنده ی مریض..!

اذیت

زیادی دارم خودمو اذیت میکنم.. مخصوصا بعضی وقتا که ضعیف ترم.. بعدش اونم اذیت میکنم..

ر.

ر. اومده بود میگفت تو چرا کم حرفی و چجوری هیچ وقت با تایم امتحانا مشکلی نداری و این صحبتا.. و میخواست بهش بگم فلان حرفو تو گروه بزنه یا نه.. ولی من نسبتا سرد و بی اهمیت جواب دادم.. در واقع خب داشتم راست و صادقانه جوابشو میدادم.. ولی خب این طوری که این دوستان میگن من زیادی جدی و اینا بودم.. خب من همین طوری ام برام مهم نیس.. ولی خب امیدوارم ناراحتش نکرده باشم.. نمیدونم..!

حرفه ای

خیلی جالبه که حرفه ای ترین برنامه نویسا برای یادگیری official documentation خود اون زبانو معرفی میکنن..! یعنی اگه چیز دیگه رو ترجیح میدی یا آیکیوت خیلی پایینه یا آموزش دهنده ای یا آموزش دهنده ها اسکلت کردن..!

مریض

از پادرد به سرما خوردگی.. از سرماخوردگی به لثه درد.. از لثه درد به گردن درد و سردرد.. سرویس شدم دیگه.. نمیدونم چرا همین طوری پشت سرهم هی میان..!

انتقام

دارم برای اولین بار به این فکر میکنم که بهش ضربه بزنم..اون جـ.ـنده دیگه الان برام مطلقا هیچ ارزشی نداره.. چرا باید چیزی که دلمو خنک میکنه رو ازش ضرفه نظر کنم..؟ این کـ.ـونی هزار تا سوال بی جواب تو ذهنم به وجود اورد و دهنمو گایـ.ـید.. میخوام بهش بگم یه دلیل بیار که کاری که لیاقتته رو باهات نکنم.. زمان خوبی ام هست.. تایمی که ادعا میکنه حالش خوب نیس.. واقعیتش برام مهم نیس.. هر چی هست من یکم حسایی که لیاقتشو داره رو بهش اضافه میکنم.. به جواب سوالام نمیرسم هنوز.. ولی دلم خنک میشه.. میشه هم تهدیدش کنم قبلش تا جوابا رو بهم بده.. خوبه مرسی که کلی چیز بهم یاد دادی.. ولی خب من تشکرامو ازت کردم قبلا..! میدونی چیش خوبه..؟ این که واقعا فکرشو نمیکنی بخواد چرخش این طوری بچرخه، هیچ وقت نمیکردی.. اره خب حتی خودمم نمیکردم..؟ نه میکردم :)

تنفر

این که ازش متنفر بشم بهترین راه واسه فراموش کردنشه.. همین..!

جوراب

از اون حرومیایی که حتی موقع خوابیدن و ریدن جوراباشونو در نمیارن حالم به هم میخوره.. چاقالای سفید سرمایی گشاد..

8 ترم

تصور اینکه یه نفر کارشناسیشو بیشتر از 8 ترم بخواد طول بده دیوونم میکنه.. خیلی عذاب آوره لعنتی.. من همین ترم هشت رو هم میگم کاش نبود خیلی رو مخمه.. بعد اینا واسه 10-12 ترم برنامه ریزی میکنن..!

ناقوی

کاش بدونی این ماتم دنیا بی تو فقط گریه میخواد.. :( "شادمهر، سبب"

هنوز خیلی راحت چشمام پر اشک میشن واسش.. و میفهمم که من اصلا آدم قوی ای نیستم.. تو این هاگیر واگیر پنج شنبه که رفته بودیم برف بازی سه چهار بار خوردم زمین.. یه بارش خیلی بد.. و هنوز جاش درد میکنه، زیاد..! اون بهم گفت حقته میخواستی با دخترا نری برف بازی..! بخاطر همین یکم بد میخوابم و اینم فازمو خراب کرده.. جدایی از این که نمیتونم راحت بشینم و خیلی چیزای دیگه خیلی دردناک و تخمی شدن.. اونم که اون طرف حالش خوب نیست و کاری نمیتونم بکنم واسش متاسفانه..

صبر

ینی این مادرخراب عینک منو بیاره.. میدونم باش چیکار کنم چاقالو..! فعلا مجبورم نرینم بهش و صبر کنم متاسفانه..

آدم جدید

دلم یه آدم جدید میخواد.. که بند نکنه بم.. فقط گاهی باهم بشینیم غیبت کنیم به این و اون فحش بدیم خالی بشیم..!

سراجی

یه سراجی نامی هست شدیدا اره خرخونه.. رنک و رتبه و TA و هفت ترمه تموم کردن و این داستانا.. همچنین برنامه نویس و مک او اس یوزر.. خب صدا و لحجه اش خیلی رومخه کاری ندارم.. ولی مهم ترین ویژگیش اینه که اکانت اینستا بش میدن همه داستاناشو میاره بالا..! و چقدر که دلم خواست :/ و ترم دیگه که درسام سبکه هر طور شده باید ادامه پایتونو برم.. چون خیلی به درد بخوره..!

سعید

با سعید نامی این ترم اشنا شدم.. اون گفت وقتی فهمیدم ب من ی حسایی داره به خاطر اینکه نمیخواستم بدبختش کنم ب دوستش گفتم بره ی طوری بش بگه که این سعید یکیو از قبل دوس داره هنوز و پیگیرشه..!

خیلی خوشم اومد از حرف و کارش..

مشتری

فقط کافیه یه مشتری واسه یاقوتا پیدا میکردم.. بعدش همه چی اوکی میشد.. ولی متاسفانه نمیدونم باید دقیقا چیکار کنم.. حتی دیشب دیدم اکانت لینکدینم مشکل پیدا کرده..! اون همه وقت میذاری و هیچی.. هیچکی جواب نمیده.. کارای خودم ام که به این زودیا اوکی نمیشن و قابل اتکا نیستن..

بگایی

دیشب تا ساعت 5 داشتم پاورپوینت درست میکردم اخرشم کامل نشد :/ چرا..؟ چون ب اون کصلیس مادرجنده نگفتم نه نمیخام با تو کص ننه هم گروه بشم.. لعنت به من..

ولی الان میگامش نمیذارم زحمت منو سگ خور کنه..

فرار

بخاطر جلوگیری از ضرر و ب فاک رفتن چون ک فوتبال خیلی شخمیه با 3 درصد سود خارج شدم که اصل پولم به فاک نره.. اصن نمی ارزه..

شاید بعدا بهتر بشه پیش بینی کرد..

دبه

در ادامه دیشب باید بگم که سایته یه قانون مسخره داره و هنوز باید پولم توش بمونه و باهاش با ضریبای بالا تر بازی کنم تا بشه درش آورد :/

شرط بندی

دیشب وقتی تو خماری این بودم که یه دونه رم قیمتش تو 1 ساعت از 630 شده بود 690 و اینکه خلاصه 1400 داده بودم رم، 600 شرط بستم رو من سیتی.. اولین شرط بندی عمرم..! منی که اصلا ن فوتبال دیده بودم تو عمرم (در حد شاید کلا 10 تا بازی) نه اینکه حتی ی دونه از بازیکناشو میشناختم.. ولی اینا گفتن بردش حتمیه دیگه :) و خب اره 3-1 برد و 180 تومن سود کردم.. و اثر گرونیا رو مثلا از بین بردم..!

مشابه

حس میکنم دوست دارم یه مشت کثافت دور خودم جمع کنم.؟! یکم مشمئز کنندس.. چون به قول خودم پریروز که چت بودم "استاد شیفو ژاپنی کصلیسه" هم همین روش رو پیشه کرده..! میدونی یه روزی به ریشش خندیدم و تو دلم گفتم وای که تو چقدر حقیر و ضعیفی.. البته که من الان خودمو خیلی خیلی زود تر از اون جمع کردم و خیلی قوی ترم.. ولی با اینحال حس میکنم یه جورایی همون داستان اون سرم اومده..! :/

خوب

الان خوبم :) امیدوارم بمونم.. حس میکنم مقدار زیادی از فاز آدم بخاطر هورموناس..!

غمگین

بعد از کلی کشمکش و بالا پایین بالاخره پریشب ینی یکشنبه 4 دی تموم شد.. و من چقدر غمگینم :( همه خاطراتمون هی یادم میاد.. چه لحظات خوبی بودن وقتی میرفتیم بیرون.. چه روزای خوبی بودن وقتی داشتمش.. چقد دلم میخواد یه لحظه دوباره اون حسای خوبو تجربه میکردم.. چقدر دلم براش تنگه.. واسه خوشحالیش.. مهربونیش.. چشمای قشنگش..

مودی

من اصلا کم مودی و احساساتی نیستم.. باید بیشتر مسلط بشم به خودم..
البته گاهی ام واقعا مدلش اینه که یه طوری نقش بازی میکنم که خودمم باورم میشه :) بدون شوخی و اغراق..